زمان پروژه قصیده به سمت - مجله Smashing

به نظر می رسید لحظه ای داغ بود که صنعت فناوری ارزش سرهم بندی بی کار را درک کرد و به ارائه «زمان پروژه جانبی» به عنوان یک مزیت کاری صریح اشاره کرد. این مفهوم پایدار است - من به اندازه کافی خوش شانس هستم که در جایی کار می کنم که آن را داشته باشد - اما به نظر می رسد در سال های اخیر با شارژ بی پایان به سمت کارایی از آن پیشی گرفته است.

این شرم آور به نظر می رسد. ما نمی توانیم راه خود را به سمت راه حل های با کیفیت و ایده های اصلی بهینه کنیم. تلاش کردن یک خیال باطل است. ارزش زمان پروژه جانبی به سختی قابل اغراق است و مکان های کاری بیشتر نه تنها باید آن را فراهم کنند بلکه باید فعالانه آن را تشویق کنند.

در اینجا دلیل آن است.

زمان پروژه جانبی چیست؟

زمان پروژه جانبی با نام های مختلف ظاهر می شود. در گاردین، برای مثال، 10 درصد زمان است. هر نامی که باشد، همان چیزی است: مکان و زمان اختصاص داده شده در طول ساعات کاری برای افراد برای کار پروژه های حیوان خانگی، یادگیری مستقل، و توسعه شخصی.

لری پیج و سرگئی برین، بنیانگذاران گوگل، این عمل را به عنوان بخشی از عرضه عمومی اولیه شرکت در سال 2004 برجسته کردند و نوشتند:

ما کارمندان خود را تشویق می کنیم، علاوه بر پروژه های معمولی شان، 20 درصد از وقت خود را صرف کارهایی کنند که فکر می کنند بیشترین سود را برای گوگل دارد. این به آنها قدرت می دهد تا خلاقیت و نوآوری بیشتری داشته باشند. بسیاری از پیشرفت های مهم ما به این شکل اتفاق افتاده است. به عنوان مثال، AdSense for Content و Google News هر دو در «20 درصد زمان» نمونه اولیه شدند. اکثر پروژه های مخاطره آمیز شکست می خورند و اغلب چیزی به ما یاد می دهند. دیگران موفق می شوند و به کسب و کارهای جذاب تبدیل می شوند.»

- لری پیج و سرگئی برین

میزان حمایت گوگل از این عمل 20 سال بعد مبهم است، و اگرچه سایر هکرهای بزرگ فناوری از یک بازی خوب صحبت می کنند، به نظر نمی رسد که خیلی گسترده باشد. این مفهوم برای مدتی تهدید به تبدیل شدن به جریان اصلی شد، اما کاهش یافته است.

قصیده

مزایای بی شماری برای زمان پروژه جانبی، هم در سطح فردی و هم در سطح شرکتی وجود دارد. خواه اولویت های شما رشد شخصی باشد یا ایجاد خطوط، باید در رادار شما باشد.

افراد

در سطح فردی، زمان پروژه جانبی افراد را آزاد می کند تا ایده ها و مفاهیم مورد علاقه آنها را کشف کنند. این به خودی خود خوب است. البته همه ما امیدواریم مهارت های موجود را پرورش دهیم و مهارت های جدیدی را در کار روزمره خود توسعه دهیم. گاهی اوقات کار روزانه این را فراهم می کند. گاهی اوقات اینطور نیست. در هر صورت، زمان پروژه جانبی راه های جدیدی را برای اکتشاف باز می کند.

همچنین فضایی است که در آن آب می تواند پاک شود. قبلاً در مورد دروس آن نوشته بودم فلسفه ذن همانطور که آنها به تعمیر و نگهداری پروژه حیوانات خانگی مربوط می شوند، با یک جنبه اصلی ارزش انجام ندادن. انجام کارها همیشه مانند بهتر کردن کارها نیست.

مه فعالیت مداوم - یا بهره وری - در واقع می تواند ما را از دیدن راه حل های بهتر برای مشکلات باز دارد. زمان پروژه جانبی باعث می شود که ذهن های روشن تری با ما به کارهای روزمره برگردند.

زمان اختصاصی پروژه جانبی رشد شخصی، کاوش و یادگیری را تسهیل می کند. این بدیهی است که برای فرد خوب است، اما برای پروژه نیز خوب است، زیرا مزایای آن در کجا احساس می شود؟

شرکت ها

چند نمونه از چشم انداز شرکت های مشابه وجود دارد که می خواهم آنها را برجسته کنم. یکی از آنها فلسفه پیکسار است - همانطور که توسط یکی از بنیانگذاران اد کاتمول بیان شده است - برای محافظت از "نوزادان زشت"، یعنی ایده های خشن و شکل نیافته:

تعریف یک چیز جدید سخت است. جذاب نیست و نیاز به محافظت دارد. زمانی که من در دارپا محقق بودم، از آنچه تعریف نشده بود محافظت داشتم. هر ایده جدید در هر زمینه ای نیاز به محافظت دارد. پیکسار برای محافظت از کودک زشت کارگردان ما راه اندازی شده است."

- اد کاتمول

او در ادامه خاطرنشان می کند که اگر می خواهند از جعبه شنی بیرون بیایند، در نهایت باید روی پای خود بایستند، اما این زمان شکل گیری برای توسعه آنها حیاتی است.

ذکر DARPA (آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی)، یک آژانس تحقیق و توسعه، این چشم انداز را برجسته می کند و آزمایشگاه های بل یکی از نمونه های درخشان آن است. آثار آن در طول سال ها ده جایزه نوبل و پنج جایزه تورینگ دریافت کرده است.

همانطور که روزنامه نگار جان گرتنر در این مقاله خلاصه کرد کارخانه ایده: آزمایشگاه بل و عصر بزرگ نوآوری آمریکا:

اکنون این حکمت دریافت شده است که نوآوری و رقابت نزدیک به هم مرتبط هستند. اما تاریخچه آزمایشگاه بل نشان می دهد که حقیقت در واقع بسیار پیچیده تر است... محیط های خلاقانه ای که تبادل غنی ایده ها را تقویت می کنند، در برانگیختن بینش های جدید بسیار مهم تر از نیروهای رقابت هستند.

- جان گرتنر

این یک چشم انداز بلند مدت است. یکی از کارمندان بل به یاد می آورد: زمانی که من برای اولین بار آمدم، این فلسفه وجود داشت: ببین، کاری که شما انجام می دهید ممکن است برای ده سال یا بیست سال مهم نباشد، اما خوب است، ما در آن زمان خواهیم بود.

بدبین ممکن است بگوید زمان پروژه جانبی تحقیق و توسعه برای شرکت ها بدون تخصیص بودجه است. حتی اگر حقیقتی در آن وجود داشته باشد، من فکر می کنم اولی با یک چیز بیشتری صحبت می کند فرهنگ در هم تنیده. اینجا با این افراد نوآوری نیست و مثل همیشه تجارت با آن افراد دیگر نیست.

زمان پروژه جانبی نیز یک بیانیه فرهنگی است: شما و علایقتان در اینجا ارزشمند هستید. استقلال و نوآوری را تشویق می کند. اگر ما فقط OKR هایی با ارزش اثبات شده انجام می دادیم، آنگاه تفکر اصلی ناگزیر از بین می رفت.

و بیایید صریح باشیم: حتی در شرایط صرفاً ماکیاولیستی، به نفع کارفرمایان است. شما با پاداش شادتر، کارکنان آگاه تر و حفظ بالاتر. حتی ممکن است با یک محصول جدید شگفت انگیز روبرو شوید.

آن را یک چرخش

زمان پروژه جانبی سرعت سوزاندن آهسته است، اما یک چیز ارزشمند برای کشت است. هر خواننده ای که بتواند زمان پروژه جانبی را امتحان کند، به موقع از مزایای آن بهره خواهد برد.

برخی از بهترین چیزها در زندگی از سرهم بندی های بیهوده ناشی می شود. بگذارید مردم کار خود را انجام دهند. به ایده های آنها فضایی برای رشد بدهید، و آنها خواهند شد. و آنها ممکن است فقط درخشان باشند.

ادامه مطلب

(Yk)