
بروزرسانی: 23 خرداد 1404
Jack of All Trades vs Master of One for Designers
هر ساله تعداد زیادی از دانشجویان طراحی فارغ التحصیل می شوند و حرفه خود را در بازار راه اندازی می کنند. برخی از آنها در مکان های مناسب فرود می آیند، که آنها را به صورت حرفه ای پرورش می دهد و مسیر شغلی محکمی را برای آینده ای موفق تعیین می کند. سپس طراحانی هستند که چندان خوش شانس نیستند و نوع رویکرد حرفه ای مورد نظر خود را پیدا نمی کنند.
برای کمک به این طراحان در کنار آمدن با تصمیمات شغلی خود، پشتیبانی واقعی زیادی از طریق کتاب ها، وب سایت ها و وبلاگ ها و حتی بحث در مورد موضوعاتی مانند اینکه آیا یک مترجم آزاد باشید، با یک سازمان کوچکتر یا یک شرکت بزرگتر شروع کنید، و کجا و چگونه وجود داشته است. برای شروع شبکه های حرفه ای
با این حال، یک جنبه از بلاتکلیفی حرفه ای که در بسیاری از طراحان تازه کار مشاهده شده است، به طور مکرر مورد بحث قرار نگرفته است: اینکه آیا باید در همه حرفه ها یک طراح عمومی بود و با مجموعه مهارت های متعدد، یا استاد بودن در یک زمینه خاص در حرفه طراحی.
ما مقاله خود را حول همین موضوع می چرخانیم و جنبه های مختلف آن را به تفصیل مورد بحث قرار می دهیم.
ریشه استدلال
امروزه طراحی یک مفهوم بسیار حجیم است که صدها شاخه و زیرشاخه از هسته آن سرچشمه می گیرد. وقتی در مورد حرفه شما می پرسند، حتی بی ربط ترین ذهن ها هم می پرسند: "شما چه نوع طراح هستید؟" به جای اینکه به "من یک طراح هستم" راضی باشم.
دو نوع گرایش در چرخه زندگی حرفه ای یک طراح وجود دارد. برخی از طراحان یک مهارت خاص را یاد می گیرند و زمانی که یادگیری آنها به سطح اشباع رسید، آنها را یاد می گیرند برای یادگیری مهارت های مرتبط با آن، کنجکاوی ایجاد کنید همچنین.

از سوی دیگر، برخی از طراحان تعدادی از مهارت های طراحی را در ابتدای کار خود یاد می گیرند. همانطور که از نردبان حرفه ای بالا می روند، تمایل دارند مهارت های اضافی را کاهش دهید و روی یک مهارت خاص تمرکز کنید برای بقیه زندگی حرفه ای خود.
اما در مورد طراحان تازه کار چطور؟ در مورد اینکه کدام رویکرد حرفه ای را انتخاب کنید، مطمئناً سردرگمی وجود دارد. در اینجا موادی برای تفکر وجود دارد.
مزایای عمومی بودن
هنگامی که شما یک "جک از همه تجارت" هستید، شما:
1. فروش بالایی دارد
بزرگترین مزیت داشتن مجموعه مهارت های متعدد این است که پروفایل شما را در بازار بسیار قابل فروش می کند. وقتی با مجموعه مهارت های متنوعی وارد بازار می شوید، این احتمال وجود دارد که مهارت های مختلف شما مشتریان را هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی جذب کند و تعداد زیادی پروژه را روی میز شما بیاورد.

علاوه بر این، تعدادی از مشتریان وجود دارند که ترجیح می دهند "راه حل یک پنجره" داشته باشند. بنابراین، به جای دریافت تنها بخشی از یک پروژه، ممکن است کل پروژه را بر اساس مهارت های متنوع خود دریافت کنید، که احتمالاً حاشیه سود بیشتری را به همراه خواهد داشت.
2. آفتاب پرست حرفه ای
آفتاب پرست مکانیزم طبیعی تغییر رنگ پوست خود را دارد تا با محیط اطراف خود ترکیب شود تا بتواند با یک موقعیت مقابله کند. طراحان \'Jack of all\' این توانایی را دارند که یک آفتاب پرست حرفه ای و مشخصات آنها را مطابق با نیازها تغییر دهید از پروژه در حال ارائه داشتن مهارت های متعدد به آن ها این امکان را می دهد تا هر کارتی را از عرشه مهارت های خود بازی کنند و برنده یک پروژه شوند.
3. سازنده تر
بهره وری بالا بزرگترین دغدغه یک طراح از هر زمینه یا زیر شاخه ای است. برای طراحان، بهره وری نه تنها به معنای سود مالی است، بلکه موضوع رضایت روحی و اخلاقی است.

در مورد یک متخصص طراحی، بهره وری تقریباً هرگز به پایان نمی رسد. مهارت های چندگانه آن ها جریان ثابت پروژه هایی را که وارد می شوند حفظ می کند و در بیشتر دوران کاری خود مشغول می مانند.
چه چیزی می تواند اشتباه باشد؟
چند مهارتی بودن دارای معایبی است که عبارتند از:
1. بیش از حد برای رسیدگی
همانطور که قبلا ذکر شد، اگرچه حرفه ای ها پروژه ها را به صورت انبوه دریافت می کنند، اما هر کس حداکثر حجم کاری دارد که می تواند از عهده آن برآید. این طراحان در مراحل اولیه به تمام ظرفیت کاری خود خواهند رسید. این وضعیت گاهی اوقات منجر به فرسودگی شغلی جدی می شود که منجر به زنجیره ای از روزهای غیرمولد می شود.

2. بدون پروژه های انحصاری
پروژه های انحصاری رویای هر طراح است. این پروژه ها به یک زمینه خاص طراحی مربوط می شوند، نیاز به تمرکز زیادی دارند، به طور کلی بیشتر از پروژه های معمولی پرداخت می شوند و جواهری برای یک نمونه کار طراحی موفق هستند. با این حال، مشتریان معمولاً یک طراح عمومی را انتخاب نمی کنند، زیرا آنها قبلاً چندین پروژه دارند و ممکن است نتوانند به طور انحصاری روی پروژه خود تمرکز کنند و کار کنند.
3. ضعف مدیریت پروژه
مدیریت پروژه یکی از معدود افزونه هایی است که برای یک جریان روان در تجارت طراحی مورد نیاز است. با اينكه مدیریت پروژه خود یک مهارت است (یادگیری برای هر دو نوع طراح که در این مقاله مورد بحث قرار می گیرند خوب است)، نوع طراح «جک همه حرفه ها»، بیشتر به دلیل انبوهی از وظایف در بشقاب خود، اغلب از این نظر کوتاهی می کند.
چنین طراحانی پروژه های طراحی را جمع آوری می کنند (با تنوع در محدوده کار) و معمولاً در نهایت همه چیز را به هم می ریزند و در نهایت با صرف پول برای برون سپاری به سود خود می رسند.
فواید متخصص بودن
حالا بیایید نگاهی به مزایای یک طراح متخصص داشته باشیم.
1. عمق تجربه
در هر زمینه کاری، تجربه بزرگترین پر در کلاه یک حرفه ای است. در واقع، زندگی حرفه ای یکی از معدود مکان هایی است که «پیر بودن» یک تعریف و تمجید است.
در زندگی حرفه ای یک طراح متخصص که سال ها در همان زمینه کار می کند، تجربه به بزرگترین دارایی آنها تبدیل می شود. هنگامی که یک مشتری در حال بررسی پروفایل ها و نمونه کارها از طراحان برای یک پروژه است، آنهایی که تجربه بیشتری دارند به راحتی توجه آنها را جلب می کنند.
علاوه بر این، هنگامی که یک طراح برای مدت طولانی در یک زمینه کار می کند، در آن مسلط می شود و کارهای جدید را کم چالش می کند.
2. رویکرد کارآمد
طراح متخصص بودن به توسعه یک رویکرد کارآمد در گردش کار کمک می کند. از آنجایی که یک طراح متخصص روی پروژه هایی با محدوده مشابه یا مشابه کار می کند، وظایف جدید به راحتی در جریان کاری آن ها تنظیم می شوند و آنها را قادر می سازد بدون از دست دادن بهره وری متمرکز بمانند.

3. شارژ بالاتر
هر زمان که عنوان "متخصص" را به نمایه حرفه ای خود اضافه می کنید، بلافاصله تأثیر مثبتی بر دیگران می گذارد و ارزش قابل توجهی را اضافه می کند. این مورد مشابه یک طراح «استاد یک» است.
وقتی خدمات خود را با بیان اینکه در یک زمینه خاص "متخصص" هستید به مشتری ارائه می دهید، به طور خودکار به شما دلیلی برای پرداخت هزینه بالاتر از یک طراح عمومی می دهد. اکثر مشتریان در این مورد بحث نمی کنند و پرداخت هنگفت به شما برای تخصص خود را موجه می دانند.
Master of One - منفی
در حال حاضر، بیش از حد در مورد "استاد یک" بودن غافل نشوید زیرا برخی از معایب نیز با آن همراه است.
1. فقدان جایگزین
اساسی ترین عیب متخصص بودن این است که چیزهای زیادی برای ارائه به مشتری خود ندارید.
به عنوان مثال، اگر مشتری با یک طراح وب کار می کند و آنها شیمی حرفه ای بسیار خوبی را توسعه می دهند، پس از پایان کار طراحی وب، مشتری ممکن است از شما بپرسد که آیا می توانید خدمات بیشتری مانند توسعه وب یا CMS ارائه دهید. اگر نتوانید این مهارت های اضافی را ارائه دهید، در نهایت مشتری را ناامید می کنید.
بنابراین، داشتن یک طراح متخصص ممکن است منجر به یک رابطه تجاری نسبتا کوتاه تر با مشتریان شما شود.
2. برون سپاری زیاد
طراحانی که در یک زمینه طراحی کار می کنند، گاهی اوقات پروژه هایی را دریافت می کنند که به مهارت هایی فراتر از مهارت های خودشان نیاز دارند. در چنین شرایطی، این طراحان باید بخشی از پروژه های خود را برون سپاری کنند.

اگرچه برون سپاری آنها را تسهیل می کند و جنبه هایی را که آنها ندارند پر می کند، سود تقسیم می شود، گاهی اوقات کاملاً نابرابر. علاوه بر این، با برون سپاری، شما کنترل کیفیت کلی پروژه را از دست می دهید که بر شهرت بازار شما تأثیر می گذارد.
3. کاهش شانس گسترش کسب و کار
در تجارت طراحی، مانند سایر زمینه ها، گسترش کسب و کار هدف نهایی است. به خصوص از دیدگاه یک فریلنسر، همیشه مرحله ای وجود دارد که می خواهند دور کسب و کار خود را افزایش دهند تا از رقبا عقب نمانند.
با این حال، با یک رویکرد تخصصی نسبت به حرفه طراحی، این ممکن است دشوار به نظر برسد.
به عنوان مثال، اگر فردی با مهارت های چندگانه به گسترش کسب وکار فکر کند، به احتمال زیاد بر مهارت های خود برای ارائه خدمات متنوع به مشتریان تکیه خواهد کرد. برعکس، زمانی که یک طراح متخصص برای گسترش کسب و کار برنامه ریزی می کند، بدون کمک خارجی قادر به انجام آن نخواهد بود.
نتیجه
من تمام تلاش خود را کرده ام تا دیدگاهی متعادل در انتخاب بین متخصص بودن یا عمومی بودن از دیدگاه یک طراح ارائه دهم. این ممکن است نکاتی را در اختیار شما قرار دهد که هنگام تصمیم گیری برای اینکه کدام رویکرد برای شما مناسب تر است، در نظر بگیرید.
با این وجود، من همچنین می دانم که هر فردی موقعیت و شرایط خاص خود را دارد که بر ترجیح رویکرد شغلی او تأثیر می گذارد.
منبع: https://www.hongkiat.com/blog/jack-of-all-trades-master-of-one/