وی همچنین نفت و گاز و پتروشیمی، تولیدات خانگی مشترک در ایران، همکاریهای ریلی و حمل و نقلی، ترانزیت و صادرات مجدد کالا، خودروسازی و قطعه سازی، سد و نیروگاههای آبی نوین و اقتصاد دیجیتال و فناوری اطلاعات را از جمله شاخهها و عرصه های همکاری بر اساس سند ۲۵ ساله دانست.
سفیر سابق ایران در چین تصریح کرد: ایران برای چین، در قالب تفاهمنامه مشارکت راهبردی ۲۵ ساله دو کشور دارای مزیتها و جذابیت هائی است.
وی درباره ضرورتهای همکاری در قالب سند ۲۵ ساله توضیح داد: همکاریهای ایران و چین نیازمند اقداماتی است که همکاریهای اقتصادی را یک گام به پیش ببرد و به مراحل بالاتر برساند. این اقدامات ضروری باید بگونهای باشد که موجب تبدیل کردن مناسبات اقتصادی از “همکاریهای پروژهای” و فاینانس، به “همکاریهای مشارکتی” و سرمایهگذاریهای مشترک بشود.
وردینژاد گامهای موثر دیگر در رابطه دو کشور را اینگونه شرح داد: برقراری تعرفههای حمایتی و ترجیحی بین دو کشور؛ منظور از تعرفههای ترجیحی و حمایتی، برداشتن مشکلات از سر راه صادرکنندگان و واردکنندگان است که قدرت رقابت را در بازارهای یکدیگر داشته باشند.
وی در تشریح قدمهای ضروری برای اجرای تفاهمنامه راهبردی همکاریهای ۲۵ ساله گفت: مناسب است که تبادل هیاتهای تجاری در دو بخش دولتی و خصوصی افزایش یابد و بیشتر به مشارکت و سرمایهگذاری دو جانبه پرداخته شود و با ایجاد یک مکانیزم موثر به تبادل اطلاعات بروز و فرصتهای موجود در دو کشور همت بگماریم و در اصل قادر شویم اطلاعات، توانایی و تکنولوژی واقعی چین را به شرکتهای ایرانی منتقل کنیم.
وردینژاد ادامه داد: از سوئی، باتوجه به ضرورت گسترش شناخت و تبادل اطلاعات نو و بههنگام، شرایط رفت و آمد و تسهیلات ویزایی و گردشگری میان دو کشور بیشتر شود. زیرا مردم چین گمان میکنند که ایران فقط تولید کننده نفت است، درحالی که ایران با دارا بودن منابع عمده دیگر نظیر نیروی کارماهر، تولیدات متنوع، کارخانجات تولیدی معظم، صنایع سبک و سنگین میتواند یک شریک قوی و مطمئن برای چین در غرب آسیا و خاورمیانه است.
سفیر پیشین ایران در چین افزود: از این رو، هم زمان با توسعه شتابان اقتصادی چین و روند رو به رشد اقتصاد کشورمان در دههها و سالهای اخیر، شاهد توسعه روزافزون مناسبات دو جانبه ایران و چین در بخشهای مختلف اقتصادی و فرهنگی، در ابعاد دوجانبه و چندجانبه هستیم.
سفیر پیشین ایران در چین افزود: باتوجه به مزیتهای نسبی در ایران، نظیرارزان بودن منابع انرژی، وجود منابع مختلف وارزان بودن نیروی کار، چین میتواند در قالب سند همکاریهای ۲۵ ساله، بخشی از تکنولوژی تولید را به ایران منتقل کند و نیازهای ایران و منطقه غرب آسیا با استاندارد مشترک تولید شود تا در بازارهای خاورمیانه و شمال آفریقا و قفقاز و آسیای میانه به طور مشترک عرضه شود.
سفیر پیشین ایران در چین افزود: ازسوی دیگر، تلاش کنیم تا شرکتهای چینی هم نسبت به سطح فناوری، تواناییها و ظرفیتهای واقعی ایران مطلعتر شوند. تا آنکه توسعه همکاریهای بخشهای خصوصی اقتصادی دو کشور و تقویت روابط در صنایع سنگین و متوسط چین و ایران دنبال شود.
وردینژاد، ظرفیتهای ایران در رابطه با چین را جمعیت با سواد و کارشناسان نخبه ایران، منابع انرژی گسترده و منابع کانی، موقعیت ژئواستراتژیکی جمهوری اسلامی و ثبات داخلی ایران در شرایط ناپایدار خاورمیانه، منافع منطقهای مشترک با چین و کشورهای مستقل آسیایی، مواضع سیاسی نزدیک رهبران و دولتهای دو کشور دانست.
وی تلاش برای ایجاد بانک ایران و چین برای حمایت از همکاریهای دو کشور و ایجاد تسهیلات تجاری، پولی و مالی برای بازرگانان دوطرف؛ تشکیل شرکتهای مشترک حمل و نقل بین ایران و چین، نظیر خطوط هوایی، دریایی و ریلی مشترک، تقویت مناسبات بخشهای خصوصی دو کشور را هم از دیگر گامهای موثر برشمرد.
سفیر پیشین ایران در چین درباره ضرورتهای اجتنابناپذیر در همکاریها و مناسبات دو کشور پیشنهاد کرد: طرف ایرانی این تفاهمنامه، ضمن تداوم تلاش درحضور جدی دراتحادیه اوراسیا، با ایجاد زیرساختهای حقوقی، تجاری و حمل و نقل و پویائی تعرفهای، برای تقویت زیربسترهای حقوقی، سیاسی و اقتصادی «یک پهنه – یک راه» و «بریکس» هم اقدام عاجل بنماید و ضمن حضور فعالانه در سازمان همکاریهای شانگهای و گفت و گوهای آسیائی، حضور بخش خصوصی را در این عرصهها و نیز در”اجلاس اقتصادی بوآاو” تحکیم ببخشد.