جنبه‌های وب اولیه که می‌خواهم ببینم بازگشت – Speckyboy

جنبه‌های وب اولیه که می‌خواهم ببینم بازگشت - Speckyboy

وب اولیه (ما آن را 1995 – 2005 تعریف می کنیم) مکانی پرماجرا بود. روایت این بود که هر کسی می تواند در این رسانه جدید شرکت کند. بنابراین، ترکیب التقاطی از سازندگان را به خود جلب کرد.

ما تمایل داریم با کمی ترس به این روزها نگاه کنیم. بله، طراحی و تکنولوژی آن دوران کم بود. و استانداردهای بسیار کمی برای صحبت وجود داشت. اما نکات مثبت زیادی نیز وجود داشت.

من تعصب دارم – سفر طراحی وب من در این دوره آغاز شد. از این رو دلتنگی زیادی دارم. من یک بار یا 10 بار در مورد آن نوشته ام.

اما چیزهایی هست که دلم برای آن روزها تنگ شده است. تمرین ها و ایده هایی که شور و شوق آن زمان را مشخص می کرد. چیزهایی که مدت هاست کم رنگ شده اند.

به این ترتیب، در اینجا برخی از بخش‌هایی از وب اولیه وجود دارد که می‌خواهم بازگردد – حتی اگر فقط برای یک روز!


عدم وجود کلان داده

به اصطلاح داده های بزرگ در دهه 90 رایج نبود. گوگل این بذرها را در این دهه خواهد کاشت. با این حال، وب هنوز توسط ردیاب ها و الگوریتم ها کنترل نمی شد.

شاید سطح شخصی سازی یکسانی نداشتیم. پس چی؟ مزیت جانبی عدم دستکاری بود.

ما هنوز این را در روزهای اولیه فیس بوک و توییتر می دیدیم. به یاد دارید زمانی که فیدهای شما همه در زمان واقعی بود؟ این حسی از شاهد بودن چیزهایی که اتفاق می‌افتند را فراهم می‌کرد.

موتورهای جستجوی اولیه امتیازات مشابهی داشتند. احتمالاً همان نتایجی را به دست آورده‌اید که کسی در آن سوی جهان است. کمتر راحت؟ مطمئنا اما کمتر سرزده.

آنچه اکنون می بینیم در نهایت توسط شرکت ها کنترل می شود. ما لزوما نمی بینیم بهترین نتایج جستجو ما هر آنچه را که الگوریتم گوگل مناسب بداند می بینیم.

شرکت های رسانه های اجتماعی مشاهده فیدهای شما به ترتیب زمانی را دشوارتر می کنند. و تبلیغات کمی است خیلی شخصی، به نظر من

درک اینکه چرا همه چیز تغییر کرده است آسان است. دستکاری کاربران یک تجارت سودآور است. به علاوه، تبلیغ‌کنندگان می‌خواهند مخاطبان خاصی را هدف قرار دهند.

با این حال، دلم برای روزهایی تنگ شده است که وب تصادفی بیشتری داشت. تصادفاً به چیز جدیدی شبیه یک هنر گمشده به نظر می رسد.

روزهای اولیه گوگل تحت سلطه کلان داده ها نبود.

سادگی طراحی و ساختار وب سایت

در آن زمان همه چیز ساده تر بود.» زمانی که بزرگسالان در مورد دوران کودکی خود صحبت می کنند، این یک عبارت رایج است. فکر می کنم در طراحی و ساختار وب نیز صدق می کند.

دلیل خوبی برای این سادگی وجود دارد. HTML پایه بود. CSS حتی برای بخشی از این زمان وجود نداشت. و تنها کارهای زیادی می‌توانستیم با فناوری روز انجام دهیم.

من نمی توانم رواج طراحی ضعیف را انکار کنم. طراحی وب جدید بود. همه ما به یک معنا آماتور بودیم. من نقش داشتم که محل را کمی بی بند و باری کنم!

با این حال، محدودیت ها اغلب چیز خوبی بودند. خطرات پیچیده شدن بیش از حد چیزها آشکار شد. طراحان در نهایت یاد گرفتند که سادگی برای همه بهتر است.

از سوی دیگر، استانداردها یا بهترین شیوه ها بسیار اندک بود. مواردی مانند عملکرد، امنیت و دسترسی به آن توجه چندانی نشده است.

امروزه، ما تمایل داریم که به صورت پیش فرض مسائل را بیش از حد پیچیده کنیم. ما از سیستم های مدیریت محتوای سنگین (CMS) برای سایت های بروشور استفاده می کنیم. ما امنیت را به هم می زنیم. و ما از ابزارهای DIY بدون فکر زیاد در مورد قابلیت حمل یا مالکیت استفاده می کنیم.

شاید بخش های خوب طراحی مدرن بتواند باقی بماند. اما ظهور دوباره سادگی چطور؟

طراحان وب اولیه مجبور بودند از محدودیت های فنی عبور کنند.

تاثیر کارآفرین انفرادی

کارآفرینی هنوز در وب امکان پذیر است. این ایده این است که یک فرد می تواند با خلاقیت خود تأثیر بگذارد. این می تواند یک محصول، خدمات یا حتی محتوای عالی باشد.

با این حال، من فکر می کنم که موفقیت برای افراد سخت تر شده است. کوه های زیادی برای بالا رفتن وجود دارد.

این الگوریتم‌ها، دید را سخت‌تر می‌کنند. و افراد زیادی (و ربات‌ها) برای جلب توجه رقابت می‌کنند.

نمی توان گفت که آن روز آسان بود. اما اصالت تمایل به درخشش داشت. موارد عجیب و غریب مانند صفحه اصلی میلیون دلاری نمونه بارز آن است.

وبلاگ نویسان اولیه همچنین فرصتی برای یافتن مخاطب اصلی داشتند. آنها جوامع آنلاین ویژه ای را ایجاد کردند که به یک علاقه مشترک اختصاص یافته بودند.

ابزارهایی مانند وردپرس انتشار محتوا را آسان تر می کند. اما دسترسی به مردم به یک شغل تمام وقت تبدیل شده است. سازندگان اغلب باید به حامیان مالی و قرار دادن محصول برای جلب توجه اعتماد کنند.

قبلاً امکان انتشار محتوا به صورت ارگانیک وجود داشت. موتورهای جستجو سایت های بزرگ را بر سایت های کوچک ترجیح نمی دادند. بنابراین، هر کسی عکسی داشت که توسط فالوورهای بالقوه دیده شود.

چیزی که به عنوان یک کنسرت جانبی شروع شد می تواند به چیزی بیشتر تبدیل شود. این هنوز در تئوری امکان پذیر است.

یوتیوب و تیک تاک بهترین طعم‌ها برای این کار هستند. اما آنها باغ های دیواری هستند. انجام کاری مشابه روی یک پلت فرم باز دلهره آور است.

کارآفرینان اولیه وب از یک بازار نوپا سود بردند.

آزادی ایجاد و اتصال

من دوست دارم به وب اولیه به عنوان یک قلمرو ناشناخته فکر کنم. هنگام پر کردن این رسانه جدید نمی‌توانستیم به گذشته نگاه کنیم. بنابراین، همانطور که پیش رفتیم، آن را جبران کردیم.

در این مورد نکات مثبت و منفی وجود داشت. حتی در آن زمان، برخی از وب برای اهداف پلید استفاده کردند. اما آنها گوشه های تاریکی به نظر می رسیدند که قابل اجتناب بودند.

تصویر بزرگتر همه چیز درباره آزادی بود. هر کسی می توانست محتوا ایجاد و منتشر کند. و وب وسیله ای برای ایجاد ارتباطات مثبت با دیگران خواهد بود.

صحبت از پتانسیل بزرگی بود که برای جامعه داشت. افرادی که صدایی نداشتند ناگهان صدایی به دست آوردند.

بزرگترین مانع در آن زمان دسترسی به فناوری بود. اما این مشکل از طریق دستگاه های ارزان تر و اینترنت گسترده قابل حل است. آسمان حد بود.

من به وب به عنوان یک عامل تغییر اعتقاد داشتم. و اینکه دنیا برای این ارتباطات جدید بهتر خواهد بود.

ما کاملاً به آنجا نرسیده ایم. رژیم های سرکوبگر آزادی بیان را خفه کرده اند. مزارع ربات اطلاعات نادرست را منتشر می کنند و تفرقه ایجاد می کنند. شرکت های بزرگ قوانین را با نظارت اندک وضع می کنند.

وب به یک دنیای کاملاً جدید تبدیل نشد. در عوض به بازتابی تبدیل شد که قبلاً داشتیم.

بگو که اینطور نیست، تیم برنرز لی.

زمانی وب به عنوان چراغی برای بیان آزاد مورد ستایش قرار می گرفت.

اجازه دادن به گذشته ما را راهنمایی کند

این خبر خوب است: ما اکنون یک دوره گذشته داریم که باید به آن نگاه کنیم. ما می توانیم از آن به عنوان یک راهنما در هنگام ساختن آینده وب استفاده کنیم.

من انتظار ندارم گوگل، فیس بوک یا توییتر/X راه خود را تغییر دهند. نه بدون دستور یک هیئت حاکمه. اما ما همچنین مجبور نیستیم از آنها پیروی کنیم.

کسانی از ما که می‌سازیم و منتشر می‌کنیم، می‌توانیم ایده‌آل‌های وب اولیه را زنده نگه داریم. آنها را به عنوان جیب های کوچک مقاومت در نظر بگیرید.

چگونه آن را انجام دهیم؟ ما می توانیم با استفاده از ابزارها و پلتفرم های باز شروع کنیم. از مرورگری استفاده کنید که بر حریم خصوصی کاربر تمرکز دارد. با یک CMS که به شما مالکیت می‌دهد منتشر کنید. از سیستم های غیرمتمرکز مانند Fediverse پشتیبانی کنید.

بیشتر از همه این درس ها را به نسل بعدی منتقل کنید. آنها یک وب واقعا باز را تجربه نکرده اند. به آنها نشان دهید که چرا ارزش داشتن آن را دارد.

شاید قرار بود وب برای بدتر شدن تغییر کند. اما ما هنوز هم می توانیم از گوشه کوچک خود به عنوان چراغی از نور استفاده کنیم.


بالا

منبع: https://speckyboy.com/early-web/